samedi, juillet 26, 2008

و همين‌جا، درست در وسط چارمد، يک ديمون يک دفعه فرياد مي‌زند (به فارسي سليس) که: اُزگل، مرده‌شورت!

من هيچ کاري به اين بحث‌هاي نژادي ندارم. ولي رسمش اين نيست که يک ديمون از راه برسد و بگويد: اُزگل، مرده‌شورت. آدم يک همچين وقتي مي‌گويد: هوي، چه غلطي داري مي‌کني؟ يا: وقتي با من حرف مي‌زني خفه‌شو.
ولي اين اُزگل، مرده‌شورت، خدايي هيچ طبيعي نيست.

Aucun commentaire: