مدلم را انتخاب کردم بالاخره. بعد ِ دو سه روز این ور و آنور چرخیدن و مزون زیر و رو کردن، تصمیم گرفتم مدل ِ زیتونیه را بدهم برام بدوزند، به رنگ ِ بغلی. دلم را هم گول زدهام اینطور! هم سفید دارد که رنگ ِ بخت و اقبالمان است (!) -حالا این که بخت و اقبال ِ من یا علیرضا، خدا میداند، بلکه هم بخت ِ هر دومان روی هم- هم زرشکی خوشرنگی دارد که خیلی بهم میآید. لباس قشنگی میشود و از همین حالا شروع کردهام به دوست داشتناش. اما چیزی که بیشتر از همه چیز ِ دیروز بهام چسبید -گذشته از گل ِ سرخی که یکهو گرفت جلوم- این بود که به این نتیجه رسیدم که دلم میخواهد قید طلاجواهر را بزنم. خب من از همان وقتی که مامان دوست داشت من پولهام را پسانداز کنم بروم طلا بگیرم باشان، بدم میآمده. پولهام را میدادم بالای کتاب، بالای گوشی موبایل، و خرجهای خودم. اینور آنور رفتن و خرجهای شخصی و اینترنت و اینجور چیزها. دو سه تکه طلایی هم که به گل و گردنم آویزان است، به اصرار مامان خریدهم و بیشتر ِ پولشان را هم بابا داده. خب. یعنی که من اگر علاقه داشتم، پیشترها وقت برای خریدنشان بود. علاوه بر این، اهل مهمانیهای فک و فامیلی هم نیستم که توشان زنهای خانهدار طلا-جواهراتشان را به رخ ِ هم میکشند. (نمونهی بارزشان، فروغ) دوستهام هم اینطور نیستند، یعنی آنهایی که دارم حال و آیندهام را کنارشان میگذرانم. هرچه فکر کردم، هیچ دلیلی ندیدم برای پول دادن بالای چیزی که نه علاقهای بهاش دارم، نه مصرفی براش. این که «سنت است» هم -دیشب دیدم که- هیچ برام مهم نیست. این بود که دیروز بهام چسبید. انجام ِ خواستهها، تسلیم ِ حرف ِ دیگران نشدن.
11 commentaires:
bah bah hadie khanom khosh tipe hamshahri ma ham dare mire are khone zendegish . dastet balaye sare ma . in shalah khoshbakht beshi . ba ye 2 jin bache ghado nimghad
dari mozdavaj mishi yani?
han?
ay vallllllllllllllllll!
hala chera hay address avaz mikoni akhe?
paeezan chi shod?un dige tatile?
سلام، مرسي كه حداقل اينجا رو درستش كرديااا... يه عالمه هم مباركا باشه.. سليقه اتم حرف نداره لباس انتخابيت خيلي خوشگله
سلیقه ات با این دختره فامیل ما مو نمیزنه پس، لباسش کپی همین زیتونیه بود.
به به مبارک..
خیلی کار خوبی کردی که دوباره می نویسی
migam ke chize....!!!! :-??
chi shode alan? in lebase yaani inke dari mozdavaj mishi? ARE?! :-?? akhey! :X
ببین خدایش این لباسه خیلی خوشگله . من هم دلم عروسی خواست یا نامزدی یا هر چی دیگه که بزن و برقص داشته باشه ولی لباس دوختن و آرایشگاه رفتن و طلا خریدن نداشته باشه. ( این یعنی که من دلم م یخواد عروسی و نامزدی دیگران برم و باز هم یعنی که یادت نره منو دعوت کنیها)
tabrikat nanazi:* kheiliam khoshgele..besiar...talaram nemigam bekhar ya nakhar..amma be lebaste ye chizi avizoon kon be khodet! dooset midaram!
ishala mobarakesh bad !
ای بابا
تو جدی جدی داری شوهر میکنی؟
مبارک
من و نازلی رو یادت نره برای مراسم ات دعوت کنی که به دل میگیریم !
هدیه خبریه؟ناقلا راستشو بگو.
Enregistrer un commentaire