... سه ماه بعد از تصويب لايحهي کاپيتولاسيون و تبعيد امام، منصور نخستوزير شاه به دست محمد بخارايي –جواني متدين از اعضاي هيئتهاي موتلفهي اسلامي- به قتل رسيد.
... در اين سالها هر گونه حرکت مستقل با سرکوب روبهرو ميگرديد و اجازهي تشکيل هيچ نهاد، حرب و گروه سياسي مستقلي داده نشد. بدين ترتيب امکان فعاليت آزاد سياسي از بين رفت و سايهي يک ديکتاتوري سلطنتي بر عرصهي سياست کشور مستولي گرديد.
... در واقع رژيم ميپنداشت چون هيچکس جرئت ندارد آشکارا مخالفت کند، از اين رو هيچ مخالفتي نيز وجود ندارد. اما زماني که فضاي جامعه اندکي گشوده شد و مخالفان فرصتي مناسب يافتند، سيلي بنيانکن به راه افتاد که هيچ نيرويي را توان مقابله با آن نبود.
... غرور و توهم سردمداران دولت پهلوي پس از بالا رفتن قيمتهاي نفت در سال 1352، افزايش يافت چه آنکه سرمايهي بادآوردهي نفت آنان را به آيندهي حکومتشان مطمئنتر ميکرد.
... مسلماً اگر شاه به اصلاحات علاقمند بود، بايد خود را کنار ميکشيد و زمام امور را به مردم ميسپرد.
... واقعهي هفده شهريور از نقاط عطف انقلاب اسلامي استو تا اين زمان هنوز گروهها و افرادي بودند که از قانون اساسي و اصل سلطنت دفاع ميکردند، اما اين کشتار راهي براي بقاي شاه و سلطنت بر جاي ننهاد... بنابراين مهمترين قرباني جمعهي سياه، شاه و اصل رژيم سلطنتي بود.
... در واقع ترديد و تزلزل شاه ناشي از ناتواني وي در شناخت بحران بود. او که همواره به جامعه از منظري شاهانه نگريسته بود، نميتوانست علل خشم عمومي عليه خود را درک کند، از اين رو به جاي اعتراف به اشتباهات خود ميکوشيد ديگران را مقصر جلوه دهد؛ تا جايي که به رغم پيامها و تاکيدات دولتمردان امريکا در حمايت او و دولتش، ميپنداشت امريکا و غرب قصد سرنگونياش را دارند.
... ارتش اصولاً براي جنگ و مقابله با دشمن مسلح آموزش ميبيند و در بلند مدت توان مقابله با مردم بيدفاع را ندارد... به هر حال در اين روزها روحيهي نظاميان روزبهروز ضعيفتر ميشد و فرار و نافرماني آنان افزايش مييافت؛ تا آنجا که گاه سربازان به جاي مردم به روي فرماندهان خود آتش ميگشودند.
... در شب اول محرم تعدادي از مردم در برخورد با نيروهاي امنيتي به شهادت رسيدند.
... فرماندهان ارتش در نشست صبح روز يکشنبه 22 بهمن بيطرفي ارتش را اعلام کردند. بعدازظهر همين روز با تصرف مراکز دولتي و تسليم شدن پادگانها و مراکز نظامي و در نهايت کنترل راديو و تلويزيون از سوي انقلابيون، انقلاب اسلامي به پيروزي رسيد.
فرازهايي از کتاب انقلاب اسلامي ايران، انتشارات مجموعهي انقلاب اسلامي، ويراست چهارم
... در اين سالها هر گونه حرکت مستقل با سرکوب روبهرو ميگرديد و اجازهي تشکيل هيچ نهاد، حرب و گروه سياسي مستقلي داده نشد. بدين ترتيب امکان فعاليت آزاد سياسي از بين رفت و سايهي يک ديکتاتوري سلطنتي بر عرصهي سياست کشور مستولي گرديد.
... در واقع رژيم ميپنداشت چون هيچکس جرئت ندارد آشکارا مخالفت کند، از اين رو هيچ مخالفتي نيز وجود ندارد. اما زماني که فضاي جامعه اندکي گشوده شد و مخالفان فرصتي مناسب يافتند، سيلي بنيانکن به راه افتاد که هيچ نيرويي را توان مقابله با آن نبود.
... غرور و توهم سردمداران دولت پهلوي پس از بالا رفتن قيمتهاي نفت در سال 1352، افزايش يافت چه آنکه سرمايهي بادآوردهي نفت آنان را به آيندهي حکومتشان مطمئنتر ميکرد.
... مسلماً اگر شاه به اصلاحات علاقمند بود، بايد خود را کنار ميکشيد و زمام امور را به مردم ميسپرد.
... واقعهي هفده شهريور از نقاط عطف انقلاب اسلامي استو تا اين زمان هنوز گروهها و افرادي بودند که از قانون اساسي و اصل سلطنت دفاع ميکردند، اما اين کشتار راهي براي بقاي شاه و سلطنت بر جاي ننهاد... بنابراين مهمترين قرباني جمعهي سياه، شاه و اصل رژيم سلطنتي بود.
... در واقع ترديد و تزلزل شاه ناشي از ناتواني وي در شناخت بحران بود. او که همواره به جامعه از منظري شاهانه نگريسته بود، نميتوانست علل خشم عمومي عليه خود را درک کند، از اين رو به جاي اعتراف به اشتباهات خود ميکوشيد ديگران را مقصر جلوه دهد؛ تا جايي که به رغم پيامها و تاکيدات دولتمردان امريکا در حمايت او و دولتش، ميپنداشت امريکا و غرب قصد سرنگونياش را دارند.
... ارتش اصولاً براي جنگ و مقابله با دشمن مسلح آموزش ميبيند و در بلند مدت توان مقابله با مردم بيدفاع را ندارد... به هر حال در اين روزها روحيهي نظاميان روزبهروز ضعيفتر ميشد و فرار و نافرماني آنان افزايش مييافت؛ تا آنجا که گاه سربازان به جاي مردم به روي فرماندهان خود آتش ميگشودند.
... در شب اول محرم تعدادي از مردم در برخورد با نيروهاي امنيتي به شهادت رسيدند.
... فرماندهان ارتش در نشست صبح روز يکشنبه 22 بهمن بيطرفي ارتش را اعلام کردند. بعدازظهر همين روز با تصرف مراکز دولتي و تسليم شدن پادگانها و مراکز نظامي و در نهايت کنترل راديو و تلويزيون از سوي انقلابيون، انقلاب اسلامي به پيروزي رسيد.
فرازهايي از کتاب انقلاب اسلامي ايران، انتشارات مجموعهي انقلاب اسلامي، ويراست چهارم
Aucun commentaire:
Enregistrer un commentaire