samedi, septembre 24, 2011

ظهر بود. ظهر دیروز. با پدرم و علی‌رضا نشسته بودیم میوه و بادام و توت خشک و چای می‌خوردیم و منتظر بودیم برایمان دیزی بیاورند. بابام داشت اندر فواید روابط حسنه با خانواده سخنرانی می‌کرد و یک مورچه روی شلوار خاکستری‌اش رژه می‌رفت. علی‌رضا سرگرم مخالفت بود و این حقیر مشغول لگد زدن به پای وی. من معتقدم مخالفت کردن با اعضای خانواده سودی ندارد و البته این یکی از معدود مواردی است که ما در زندگی زناشویی نسبت به آن تفاهم نداریم. بعدش پدرم از مزایای طرح مسکن مهر گفت و پیشنهاد کرد توتی را ولش کنیم برود. من و علی‌رضا همچنان در پوزیشن یاد شده بودیم. نگران بودم بحث به تعداد فرزندان و غیره برسد که ناهار را آوردند. بابام رفت وضو گرفت و من دم دستشویی ورجه وورجه کنان منتظرش بودم. خیال می‌کنم بدتر از این امکان ندارد که شاشتان گرفته باشد و یک آدم لامذهب، دم در توالت در مورد مختصات جغرافیایی قبله از شما سوال کند.

دیزی را با ترشی و مخلفات گذاشتیم روی میز. مختصری ترشی سیر هفت ساله داشتیم که پدرم ته‌اش را درآورد و من با عشق زل زدم به‌اش. رژیم غذایی دیابت- قلب پدرم روی زندگی‌اش یک اثر داشته و آن حسرت همیشگی برای غذاهای رنگارنگ و خوش‌مزه است. برای همین، معدود دفعاتی که توی خانه‌ی ما غذا می‌خورد و مثلاً ماهی آب‌پز با سیب‌زمینی و مخلفات یا کوکوسبزی ِ رژیمی یا رشته پلو با مرغ به دهانش مزه می‌کند، من کیف می‌کنم.

بعدازظهر برایمان لکچر یک لیوان شراب قرمز در روز داد. سعی کردم پدرم را کمی با زندگی خودمان آشنا کنم و در نتیجه نشستیم با هم یک کمی شراب خوردیم. یک شیشه هم به‌اش دادیم. سفارش کرد به مامان چیزی نگوییم. یک وقتی را یادم می‌آید که بابام مثلاً از درس نخواندن برادرم عصبانی بود؛ می‌نشست روی سجاده، قبل از نماز یک دل سیر به خدا و پیغمبر فحش می‌داد. سناریوی جدیدش به مذاق من یکی که خوش‌تر آمد. منتظرم یک سفر حج هم برود تا یک بعدازظهری مثل دیروز با یک شیشه ویسکی فرد اعلا مست‌اش کنم. بعدش یک رساله می‌نویسم تحت عنوان ایدئولوژی‌های خانواده‌ی آقای کاف. در مورد این که با این رساله چه کارهایی می‌شود کرد، هنوز نظری ندارم.

به هر حال پدرم بدون حادثه‌ی اضافه‌ای خداحافظی کرد و رفت. در را بستم، شلوار جینم را کندم، یک سیگار روشن کردم و به این فکر بودم که اگر یک روزی جلوی پدرم سیگار هم بکشم، دیگر غم و غصه‌ای ندارم.

Aucun commentaire: