زانوم درد ميکند و يک تکه سنگ توي سينهام ميتپد.
mercredi, juin 25, 2008
mardi, juin 24, 2008
ديدين اين لورد فآ توي گلدن کامپس، چه همه شبيه داريوش ارجمنده توي امام علي؟ گريمشو دزديدهان، به جان ِ خودم!
dimanche, juin 22, 2008
samedi, juin 21, 2008
پُل، پدر خانواده، ميآيد تو. بريجيت و دوستپسرش، کايل، روي کاناپه، جلوي تلويزيون، بحث ميکنند. کايل سعي ميکند بريجيت را راضي کند که با خانواده برود تعطيلات و بريجيت عصباني شده. پل داد ميزند: هي، نو تاچينگ. بريجيت ميگويد: يس،گود، نو پرايلم. پل ازش ميپرسد:
Paul: Where's your mother?
Kyle: At home.
Paul: Her mother.
Kyle: You mean my grandma?
Paul: No, Bridget's mother.
Kyle: How should I know?
vendredi, juin 20, 2008
jeudi, juin 19, 2008
mercredi, juin 18, 2008
چيه لاست ميبينين؟ برين اينو ببينين که بعد ِ مرحوم فرندز ِ خودمون، خندهدارترين سرياليه که تا حالا ديدهام.
mardi, juin 17, 2008
Inscription à :
Articles (Atom)