يک تستي بود توي فيسبوک که همسر آيندهي شما شبيه کدام خواننده است. البته فعلاً قصد تجديد فراش نيست که، ولي گفتم يک وقتي لازم شد و آدم خوب است آماده باشد. رفتم زدم و به ولاي علي قسم که از سانتافه هم خوشم نميآد. من از همان اول عاشق ماتحت سيلو بودم. لامصب، تست ِ خر، گفت شوهر آيندهام شبيه ساسي مانکن است و پشتبندش هم اضافه کرد که: تو یک مانکن بی ساکشنی، از جنیفر لوپز هم بهتری، راستی نیناش ناش هم بلدی؟
اين آخري را هم که لابد بوش زنگ زده پرسيده. خلاصه گفتيم امشب بنشينيم يک کمي گوش بدهيم ببينيم که اين همسر آيندهي ما تفکراتش چيست و چجوري است. بعد اين آهنگ بندرياش را گوش داديم و کلاً مشخصهي اين جور آهنگها جا دادن يک سينهي اناري است. بعد خوب نميشود آدم سينهي اناري بشنود و ياد تاب خاکستري و تاپ جينگول فيلان نيفتد و فکر نکند که چند سال پيش بود و يک جساب سرانگشتي هم بکند و باز يادش نيايد و مجبور بشود همينجوري بگويد مثلاً هفت هشت سال پيش. بعد خوب هفت هشت سال خيلي است و آدم همينجوري هم سختش است که سالي يکي بايد به آن عددي که وقتي ازش ميپرسند چند سالش است ميگويد، يکي اضافه کند. چه برسد به اين خاطرههاس بشود مال ِ کم ِ کم ده سال پيش. بعد کم کم آدم نشانههاي پيري توي خودش ميبيند. دانه دانه موهاي سفيد که لابد پي ِ اين يکي ميآيند و زانو درد و کمردرد و باقياش هم که در راه است. اينجوري است که آدم از ماشين ممد اناري ميرسد به يک وجب جايي که بعد قرار است جنازهاش را توش بگذارند و افسرده ميشود و به اين نتيجه ميرسد که نخير، اين ساسي مانکن نيهيليست و آدم باش زود پير ميشود و اصلاً از اينها گذشته، آدم عليرضايش را ول کند؟ نه، آدم عليرضايش را ول کند آخر؟ هر کسي را که نميشود اينطوري بغل کرد که خوابش ببرد که. هيچ کس ديگري را نميشود اصلاً.