vendredi, octobre 06, 2006

غرغرنامه

می‌خوام بگم تو کل این رابطه‌ی پنج-شش نفره، همیشه احساس کرده‌م که گم و ناپیدام. هنوزم هیچ فرقی نکرده. خیلی شده بخوام حرف‌هامو بزنم و از این جمع برم بیرون. نزده‌ام و نرفته‌ام، که حیف‌ام میاد. فکر کنم حسودی‌ام هم می‌شه، که بعد از من هم دوباره باشن و دوباره حرف بزنن و بخندن و من نباشم اون گوشه. این اعتماد به نفس من رو هم می‌گیره. تو بیست و یک سالگی دوباره بچه شدم. ناراحت می‌شم که انگار حرف‌هام رو نمی‌شنون. همیشه بعد ِ خوندن حرف‌هاشون، حس می‌کنم انگار من نبوده‌ام، جدی انگار من نبوده‌م، انگار من نیستم. حرف‌هاش همه‌ی حس‌ خوب‌‌ام رو به فاک برد. یعنی نمی‌دید من ِ به اون گندگی رو؟ نمی‌شنید حرف‌هام رو؟ یه بار هم نخندید؟
شاید من نبود‌م، خواب می‌دیدم.

پسره هستش. خوش‌ام میاد ازش. دیروز حلقه خریدیم. به عمرم دیوونه‌بازی به این پربهایی نکرده بودم. بعدش گفت دیگه نمی‌تونی پشیمون بشی. قشنگ یادمه یکی ته ِ دلم جیغ زد. یه چیزیو یادت باشه بچه‌جون، ممکنه بعضیا ان ریختی بهش نگاه کنن، ولی من قلاده نمی‌بینمش.
تاریخشم تعیین کردیم.

بازم جای یه چیزایی رو نمی‌تونه پر کنه. به شدت گرل‌فرند لازم دارم، واسه تعریف کردن ِ همه‌ی حرفا و همه‌ی اون کشمکشای درونی. به عمرم این‌قدر حس ِ نبودن نداشته‌م. می‌خوام بگم کتابه هم فکر من بود حتی، انگار که نبود.

14 commentaires:

Anonyme a dit…

ها، نبودی دختره. کم داشتن گرل فرند را خوب می فهمم خانوم جان، خوب خوب.

Anonyme a dit…

ایشالا به مراد دلت برسی.....چیزه دیگه ای ندارم که بگم

Anonyme a dit…

تبریک می گم ...و البته آرزوی شادی واقعی برات دارم همیشه

Anonyme a dit…

mmm are zamanaii ke adam ye girl friend mikhad ke bedune roodarvaysii barash bege .. manam lazem daram etefaghan

Anonyme a dit…

ای بابا تو هم که رفتی قاطی خروسا که !

Anonyme a dit…

شیرینی هم باید بدی ها! :)

panjaryman a dit…

یه حالت بدتر دیگه ای هم ممکنه پیش بیاد(که من تجربه اش کردم) اینکه بعد از رفتنت سریع یه جایگزین پیدا کنن، انگار نه انگار که تو یه فردی بودی با دیدگاه و رفتار و حرفهای خاص خودت...
...
و هنوز، نان گندم خوب است.
و هنوز، آب می ریزد پایین، اسب ها می نوشند.

یه راه حل دارم برای این احساسی -نمیدونم تا چه حد برداشتتون واقعی بوده- که بهتون دست میده ... به صحبتها و نظراتت خودتون، که تو جمع میگین، به جنبه پیشنهاد دادن، نگاه کنید نه فرمانی ملزوم الجرا. در اینصورت حتی اگر از طرف جمع رد بشه، تنها پیشنهاد شما بوده که رد شده، و هیچگاه خودت رد نمیشین(البته همه اینا برمیگرده به احساسات دورنی شما و نحوه تحلیل شما از رویدادها). این نوع برخورد با نظرات در مورد بقیه جمع هم باید صادق باشه. نباید نسبت به اشخاص گروه بندی هایی صورت بگیره چون اونموقع دیگه جمع متشکل نخواهد بود. در آخر هم، اینکه اونا بعد از شما ادامه میدن یا نه، اصن مهم نیست، بلکه مهم اینه که شما بدون اونها چه چیزهایی رو از دست میدین... یادت باشه جلسه بعدی جبهه گیری نکنین که بازنده خودتونین... بنظرت جالب نیست شرح اولین جلسه، اونم از زبان ایده دهنده این کار، به شکل این پست درمیاد؟ شما اون هدفی رو که براش جمع شده بودین رو بچسب، بهتره، حالا اسم کتاب چی بود؟ گزارش تصویری نمیدی؟ یه جوری که همه و خودت توی عکس باشین؟ :دییییی

با اون پسره هم که کار تون داره بجاهای باریک کشیده میشه -شده- به اندازه ی قطر انگشت!! معمولن حلقه رو نشون میکنن شما رفتین خریدین!!!؟ مامانا چی گفتن مگه بهم؟

خیلی قاطی پاتی نوشتم، در مورد اون «یه بار هم نخندید» هم، میخواستم چیزی بگم، ولی چون نودانستم مرجعش ذکور هستن یا نه، بی خیال شدم، گفتم شاید خین خین ریزی بشه، آخه پسره دیگه نامزدته... بابا مبارکهههه، این که غرغر کردن نداره :دیییییییی

چیه؟! خب بخاطر طلبم از پست قبلی طولانی نوشتم.

Anonyme a dit…

منم دنبال گرل فرندم . اما حال ندارم از خونه بزنم بیرون دنبالش . حتی حال ندارم ازت بپرسم همینجوری کشکی میای یه روز گرل فرند من باشی ...

Donya a dit…

مبارکه یه عالمه دختر جون!! فعلا دارم آمار شیرینی هایی که طلب کارم را می گیرم.. گواهینامه و عروسی.. ایشالله هی بیشتر شه!

Veron a dit…

مبارکه ایشالله که به پای هم پیر شین..تیکه ننه بزرگی رو داشتی؟!

Anonyme a dit…

mobarake azizam. kheili khoshhal shodam. movazebe in pesare ma bash. hichvaght pashimun nemishi.

Anonyme a dit…

خیلی زوده، 21 سال زوده. امیدوارم پشیمون نشی. مبارک

Apple a dit…

midoooni? KAMELAN mifahmam chi migiii raje be oon hesadat o ina! ye moddate to mokhe khodam chan vaghte hamin chiza micharkhe!!!

Anonyme a dit…

man in doostha ro daram faghat dardam ineke dooooram! doori lamassab bad dardie!
halghe ham mobarake!