mardi, novembre 02, 2010

با ذوق و شوق پا شدم حاضر بشوم برم ابرو بردارم و چیتان فیتان بکنم، هر چی گشتم کارت آرایشگاه نبود. روز ِ غیر پنجشنبه آدم می‌تواند سرش را بیندازد پایین و برود، اما حیف. گفتم جایش بیایم بعد از مدت‌ها وبلاگ بنویسم.

امروز پنجشنبه بود و من خیال می‌کردم حالا که اجاره خانه نمی‌دهیم، پولدار هستیم و می‌توانیم یک نفر را بیاوریم خانه را تمیز کند و از این کارها. بعد یادم آمد غیر از خانم ع. کسی را نمی‌شناسم و او یک عادت بدی دارد که از توی سطل زباله چیزهای به زعم خودش هنوز قابل استفاده را درمی‌آورد و می‌گذارد این‌طرف و آن‌طرف خانه. از شرکت‌های خدماتی هم تا حالا خیری ندیده‌ام. یک آگهی هم گذاشتم توی گودر ببینم چی می‌شود، اما چیزی نشد. این است که حالا باید خودم بلند شوم آخرین بقایای رنگ را با کاردک از روی کاشی‌ها پاک کنم. کار هم دارم با خیلی مشق ِ گرامر. حالا ببینم چه می‌شود.

Aucun commentaire: