ثبتنام اوکااف با يه عالمه خنده و حس ِ خوب همراه بود. به سفارش معلممون يک ساعت و نيم زودتر رفتيم که راحت و بيدردسر اسم بنويسم و همهمون هم با هم رفتيم کلاس ِ فِرا گِمينگِن. نتيجهاش ميشه يه تابستون ِ گرم و شلوغ و بيدغدغه با يه عالم حرف و خنده. ديگه وقتي روز ثبتنام بري قضيهي حمار تعريف کني معلومه باقياش چي ميشه ديگه.
اين وسط يه چيزياش که آزار دهندهاست، اينه که اوکااف با همهي نظم و ترتيب و دسيپليني که داره، روزاي ثبتنام که بري اونجا سگ صاحبشو نميشناسه. سيستم کاملاً داغونه از اين نظر. بايد يه ساعت زودتر بري که مطمئن باشي ميتوني با معلمي که ميخواي بگيري، بايد عوض صف گرفتن و به ترتيب رفتن، هل بدي بري جلو و هي حواست باشه کسي با شمارهي پايينتر جلوي تو نره. و پاتو توي کتابفروشي نذاري که آقاي چگيني گوشاتو نبره.
اينم قابل ذکره که اين ترم سطح ِ کلاس فرا گمينگن به مدد وجود ما، بسيار بسيار بالاست!
Aucun commentaire:
Enregistrer un commentaire