دارم ليستم را تکميل ميکنم. من گفتم کرم بيفتد ولکن نيست که. کار نداشتم همين حالا بليط اهواز هم توي جيبم بود. سر ِ صبحي رفتم توي اتاق تا بعدازظهر، فقط يکي از آيتمهام خط خورد. خانهي ما سهتا محوطه دارد، بدون احتساب حمام و دستشويي. هرکدام خدا تکه، خدا ريزهکاري. آمد بالاي سرم. خواند: تميز کردن يابوها...؟؟!؟
- ببين، دارم در مورد پذيرايي مينويسم، نه طويله.
Aucun commentaire:
Enregistrer un commentaire