jeudi, mai 22, 2008

نرفتم انقلاب‌گردي بعد ِ اين همه وقت. يه عالمه کتاب ِ نخونده دارم و يه عالمه بي‌حوصلگي. چشم‌هام به خوندن نمي‌ره انگار. اومده‌ام خونه رعناي ِ آصف گوش مي‌دم و براي هزارمين بار فکر مي‌کنم يه چيزي کمه که نمي‌دونم چيه.

Aucun commentaire: