dimanche, février 15, 2009

کرم يک کاري که به جانم مي‌افتد، ديگر فايده‌اي ندارد. اين‌قدر مي‌نشينم زير و بالاش را بررسي مي‌کنم که سابجکت اصلي گم و گور مي‌شود کمي. امروز سه تا تصميم مهم گرفتم. شروع کنم خانه‌تکاني درست و حسابي، موهام را بروم رنگ کنم، و تابستان ِ ديگر دو ماه بروم اهواز.
امروز هي نشستم فکر کردم به اين کارها. کار ديگري نداشتم بکنم. حالا دلم گرفته و خوابم نمي‌برد.
دلتنگ‌ات مي‌شوم.

1 commentaire:

جليل جعفری a dit…

اهواز؛ شهری كه از آسمان ابريش خاك می‌بارد و بس!