بنده کلي حرف دارم ها، از کلاس آلماني بگير تا اين جوجههام و اين مهماني ِ امشب که بعد ِ مدتها من توي جمع ِ قديمي ِ اين بچههاي گروه فيزيک، عکس ِ هميشه حس ِ پذيرفته شدن داشتم و بهام خوش گذشت، خيلي بيشتر از اين که با دوستهاي خودم اين آخريها خوش ميگذرد و اصلاً بگير برو تا تولد ِ خودم و چهقدري که بد گذشت و حکايت ِ پرده خريدن و دوست پيدا کردن و مشاوره با معلمام.
حيف که امشب اين دو بسته شکلات ِ اصل ِ فرانسه که يکيشان هم او ويسکي است، هوش و حواسم را برده پي ِ خودش.
خدا برسان از اين شبها که اينقدر خوش ميگذرد به آدم.
زندگيمان را اينقدر خراب نکن.
الهي آمين.
Aucun commentaire:
Enregistrer un commentaire