jeudi, février 07, 2008

هاه. بالاخره شلوغي ِ اين چند وقت هم تمام شد رفت پي کارش. پنجاه‌تا امتحان دادم و کلي تحقيق هنوز مانده و يک جمع‌آوري ِ ديگر... نه، اين شلوغي دست بردار نيست. تازه رفتم OKF هم مصاحبه دادم و قبول شدم؛ يک باشگاه خوب هم سر ِ کوچه‌اش شناسايي کردم که هيچ بدم نمي‌آد بروم. ان‌شاءالله -به قول حاجي‌هادي: راه کربلا باز بشود- خيلي خيلي جدي دارم برنامه مي‌ريزم تابستان چند وقتي بروم هند. يک سفر پانزده بيست روزه... مي‌روم.
گفتم اين درس‌هاي جذاب تاريخ و هنرهاي سنتي‌مان بالاخره شروع شد؟ اصلاً به عشق همين چيزها بود که من آمدم تورليدري بخوانم. امروز فکر مي‌کردم بايد بروم از رنجبر تشکر کنم که آن روز پاي تلفن من را مجاب کرد بروم.
خيلي خوش‌ام مي‌آيد.

1 commentaire:

Anonyme a dit…

order tramadol overnight buy tramadol online - order tramadol 180