بيفور:
آدم وقتي نگران است يا از چيزي ميترسد، هي خيال ميکند دارد به سرش ميآيد. پانزده- شانزده سالگيام پر ِ پريودهاي عقبافتاده است. شش ماه تاخير را به هيچ کجام هم حساب نميکردم. اما اين ماه که حفرهي خونيام شش روز است خودش را نشان نداده، تمام دلپيچهها و حساسيتهام را ميگذارم پاي بارداري ِ ناخواسته. به بو حساسام، سيگار نميتوانم بکشم- ديشب که بعد از چند روز، با حسين چند نخ کشيديم، وقت ِ برگشتن، توي ماشين همهاش حالت تهوع داشتم.
منطق اينجا کاري نميتواند بکند. هر چقدر هم بگويد توي اين يک ماه، س.ک.س ِ بدون کاندوم نداشتهام، صداش انگار به گوشم نميرسد. پوزخندهاش را نميبينم که يکماهه بارداري، مگر اينطور نشانه و عارضه دارد؟ کز کردهام يک گوشه، تست بارداري کنار دستام است و ميترسم بروم توي دستشويي. ميدانم اگر مثبت باشد چه کار بايد بکنم. حتي ميدانم پيش چه کسي بايد بروم. ولي هيچ يادم نميرود که اعظم بهام گفته بود سقطجنين آدم را ده سال پير ميکند. يادم نميرود که هنوز نميخواهماش. ميدانم بهاش چه ميگويم. ميخواهمات که خواسته باشم و بيايي، تو را از خطاي کاندوم نميخواهم. تو را از خطاي کاندوم نخواهم خواست.
افتر:
نديده بودم تا حالا. رطوبت آرام آرام آمد بالا و من همينطور زل زدم بهاش تا خط بالايي پررنگ و پررنگتر شد. هيچ حسي ندارم، هيچچي.
پ.ن: گفته بودم اين باباي بچههاي ما چهقدر ساپورتيوه؟ ده بار اين تستو برداشت ببره جاي من انجام بده!
5 commentaires:
با اعصاب من بازی نکن شما لطفن، خاله داریم می شیم یعنی؟! به قول راس پلیز بی کیدینگ! اند پلیز بی کلی یر!
هدیه من نمی فهمم این پررنگ و پررنگ تر یعنی چی؟ ولی اینو می دونم که اگه نمی خوای.. الان بهترین وقته تا حتی یکی، دو هفته ی دیگه! با دو یا سه تا آمپول حل می شه. احتمالن اون ده سال پیری را برای کورتاژ گفتن. الان اون فقط یه نقطه ی یک سانتی متریه! که چند ساعته هم از بین می ره ولی شاید عواقب روحی اش بیشتر از درد جسمی اش باقی بمونه
نترس هدیه. سعی کن بهترین تصمیم را بگیری. تمرکز کن دختر
حالا هنوز تست رو ندادی که.. ضمنا بیبی چک گاهی درست جواب نمیده.. دوست خواهرم باا بیبی چک باردار نبود اما بعد از 3 ماه حالتاش ادامه داشت و آزمایش خون نشون داد بارداره ... حالا برو امتحان کن . ترس نداره . مگه چه ردی ؟ البته من متاهل نیستم و احتمالا میگی جای من قضاوت نکن . اما اگر بری ببینی هستی یا نیستی بهتره یا معده درد عصبی هم بگیری ؟ هوم ؟
هدیه ! زودتر اذهان عمومی رو پاک سازی کنا .. منتظرم :D
مرده شور سرعت اینترت را ببرن که من دیرم شده و باید الان یه جای دیگه باشم ولی نشستم اینجا تا این صفحه هه باز شه! بگذریم..
خوشحالم هدیه! یه نفس راحت کشیدم. باور کن. کلی خاطرات بد از وقتی این چند خط را خوندم از جلوی چشمام داشت رژه می رفت. درد جسمی همیشه زود ترمیم پیدا می کنه ولی خاطرات همیشه انگار به پررنگی روز اول توی ذهنت می تونه باقی بمونه
ای میل آدرست را هم نداشتم که بی خیال کامنتدونی بشم. یادت باشه برام بذاری برای مواقعی که بلاگر ناز می نمود! من دیگه برم.. دیرم شده
از این به بعد هم مثل آدم بیا بنویس که منفی بود! نه اینکه هیچ حسی ندارم و هیچی و اینها که آدم بگرده دنبال تعبیر حرفهات
وا! من دروغ سیزده می گم تو حامله می شی؟ جل الخالق... حالا واقعا چی شده؟ ببین می شه زودی نری بشینی زیر دست این دکترا که ساکشن می کنن؟ به من میل بزن لطفا. راه های بی شمار و آسونی برای خلاصی از این مشکل هست
آذر- آذرستان
azarestaan@gmail.com
شماره ات رو هم بزار واسم
Enregistrer un commentaire