کوچولو ساعت سه و بيست دقيقه به دنيا آمد. چهار کيلو و صد گرم. شبيه ِ اميررضا است.
خانم ويلکاکس هواردز اند را براي مارگارت گذاشت. پايل نشست روي کاسهي توالت، يک گلوله شليک کرد. خون و مغز پاشيد به ديوار.
بين ِ درس و کار و زندگيم دست و پا ميزنم. درس و کار ميگويند بمانم، زندگي ميگويد بروم.
من از اول هم ميدانستم. اين پسره قيافهاش خيلي فوتوژنيک است. آن صحنهاي که توي اتاق ِ هتل، لنز را درآورد و عينک گذاشت روي چشمهاش و شلخته، شروع کرد لباسهاش را بپوشد، با تمام ِ حس ِ زيباشناسيم عاشق ِ قيافهاش شدم.
Jude law را عرض ميکنم توي Closer.
Aucun commentaire:
Enregistrer un commentaire